در این نوشته از وردپرس یار، مطلبی با عنوان طنز وردپرس نوشته شده که در واقع طنز برنامه نویسی است. خواستیم کمی از حال و هوای کدنویسی دور بشیم! با گشت زنی در وب این عکس ها رو در یک سایت دیدم و خوشم اومد گفتم برای شما هم بزارم تا یکم شاد بشین!
این طنز وردپرس مربوط به بخش اوله و بخش های بعدی هم در چند روز اینده منتشر میشه. با تشکر از جواد معصومی بابت جمع اوری این عکس ها 🙂
برای مشاهده سایر طنز ها جستجو کنید: طنز وردپرس
نکته : ابتدا صبر کنید تا تمامی تصاویر بصورت کامل لود شده(تصاویر gif هستند و حجم بالایی دارند) و سپس به تماشا آنها بپردازید.
طنز وردپرس – بخش سوم
۱- وقتی که کسی را میبینید که برای رفع یک باگ، ۵۰۰ فایل commit میکند!
۲- وقتی که من متوجه میشوم، کدهایی را که قبلا روی محصول(production) تغییر داده بودم، اررورها را برطرف کرده است.
۳- وقتی که تلاش میکنم، بدون خواندن مستندات، راه حلی پیدا کنم.
۴- وقتی که از من در مورد چیزی از یک مستندسازی ۹۰۰ صفحه ای سوال می شود.
۵- وقتی که بعد از یک آپدیت بزرگ، سایت جدید را روی IE تست میکنم
۶- وقتی که چهارشنبه شب، من به یک باگ جدید برخورد میکنم!
۷- وقتی که آنها(مشتری/مدیرپروژه) از من میپرسند که این مورد را تست کردید؟
۸- وقتی که ۱۰ دقیقه مانده به دمو پروژه به مشتری، باگی را برطرف می کنیم!
۹- وقتی که از من سوال می شود که آیا وبسایت از IE6 پشتیبانی می کند؟
۱۰- وقتی که یک پرس و جو(query) در SQL، با اولین اجرا، نتیجه درست را برمی گرداند.
۱۱- وقتی که متوجه می شوم شخصی تمام تغییرات که در مخزن کد داده ام، را بصورت تصادفی بازنویسی(overwrite) کرده است!
۱۲- وقتی که بعد از یک روز موفقیت آمیز کاری(productive) بر اثر اعتماد به نفس بالا فکر میکنم میتوانم مثل پارکور کارها به خانه بروم
۱۳- وقتی که بدون ذره ای آنالیز کد نویسی را شروع می کنیم!
۱۴- زمانی که مدیر پروژه فکر میکند که من میتوانم تمام کارهای یک پروژه را بتنهایی اداره کنم.
۱۵- وقتی که کار به خوبی انجام شده و مشتری هم خوشحال است!
این هم از مطالب طنز وردپرسی! حالا برمیگردیم سراغ همون اموزش های وردپرس 🙂